به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مکشوفات یادداشتی درباره عملیات طوفان الاقصی منتشر کرد:
هجوم غافلگیرانه و بیسابقه نیروهای مقاومت فلسطین به ارتش رژیم اسراییل و شهرکهای غلاف غزه دنیای سیاست را در شوکی کم سابقه فروبرد. هم زمان با بمباران غزه، همه ما نیز در این دو سه روزه زیر بمباران انبوهی از اخبار، گزارشها، تحلیلها و پیشبینیها قرار گرفتهایم.
به پافشاری دوستان نکاتی پراکنده در خصوص این اتفاق تاریخساز قلمی میکنم. حتیالامکان از زوایایی کمتر موردتوجه قرار گرفته:
۱- از همان ساعات ابتدایی هجوم حماس برخی با انگیزه دلسوزی و برخی دیگر که خود هماره رقیبان داخلی خودشان را با چوب توهم توطئه میزنند در لباس تردیدافکنی و در پوشش آیندهنگری، مصرانه بر این باورند که اساسا محال است چنین عملیات شگفتآوری از زیر دید تیزبین سرویس های رژیم و امریکاییها مغفول مانده باشد و این بیشتر به یک فالسفلگ خطرناک و تله ماهرانه نتانیاهو و راستهای افراطی برای نجات خود از باتلاق سیاسی و قضایی کنونی از طریق خلق انسجام در درون رژیم میماند. و الخ.
خب امکان ذاتی چنین سناریویی قابل نفی نیست. در سیاست هر ناممکنی، ممکن است. اما امکان وقوعی آن چهطور؟
به اختصار باید دانست که اساسا در ساختار متکثر، چندلایه و اکنون واگرای سیاسی و امنیتی رژیم، خلق چنین اجماعی برای به تله کشاندن حماس بدین شکل و بعدتر توان حفظ چنین مخفیکاریای (ولو برفرض محال که از سوی یک لایه یا جریان صورت گرفته باشد) شبه محال و بلکه یقینا محال است. فراتر از این، جنگ به بهانههای واهی و با هزینه های به مراتب کمتر از این، نیز امکان پذیر بود. چونان نبردهای 2008 و 2012 و 2014 و 2019 و 2022 که گاه بر سر چند موشک یا چند اسیر اتفاق میافتاد. در رژیم ستیزهجو و جباری همچون اسرائیل، زدن جرقه یک جنگ ویرانگر نیاز به چنین نمایش رسواکننده و زمینزنندهای نبود.
به چشم بصر هم که بنگریم، رسوایی صبح شنبه چنان دامان رژیم را گرفته است که فرار از تبعات آن به این زودی ها امکان پذیر نخواهد بود.
از دید این قلم فردای جنگ (اگر نه در حین جنگ) طومار حیات سیاسی نتانیاهو درهم پیچیده خواهد شد. بیبی از این جنگ پیروز خارج نخواهد شد. ولو آنکه غزه را با خاک یکسان کرده و خاکش را به توبره بکشد. آنگونه که اولمرت با کمتر از این در جنگ ۳۳ روزه به زبالهدان تاریخ رفت. این خط و این نشان. نیز بسیار دشوار است که در آینده نزدیک، یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی اعتمادشان را به دولت و دستگاه های امنیتی آن به دست آورند.
به گمانتان فاکتور چنین تله یا دام رسواکننده و شوک آوری، قابلیت تسویه را خواهد داشت؟
بله! متوازن بودن مولفه های قدرت طرف مقابل و بازبودن دستش در سناریوچینی های بعدی (از جمله ویران کردن غزه و حتی نابودی کامل حماس و جهاد اسلامی) را نباید به حساب دام و تله گذاشت. به دیگر بیان از رفتار پسینی ضرورتا نمیتوان توطئه پیشینی را استنباط کرد.
ولو آنکه این عملیات به ریشهکن شدن حماس و ویرانی کامل غزه منتهی شود. بله میتوان از ارزش داشتن یا نداشتن اقدام حماس صحبت کرد.
اما با استدلال به غلبه زیان فعل بر منافع آن یا توان بالای نظامی رژیم و حامیان جهانی آن، ضرورتا نمیتوان توطئه محور بودن آن را اثبات کرد.
۲. با مقدمهای که گذشت طوفان الاقصی نشان داد که موساد و دستگاه های اطلاعاتی رژیم، آنقدرها هم که ترویج میشد، اشراف و کنترل اطلاعاتی ندارند. یا لااقل شکست ناپذیر نیستند. به مانند ارتشش.
ما قبلترها با حمله ارتش اسرائیل به دهها محموله فیک یا غیرمرتبط در سوریه این را به تجربه دیده بودیم. اما طوفان الاقصی یقینیترش کرد.
تجربه صبح شنبه معلوم کرد که قدرت موساد بیش تر از آن که از تفوق تکنولوژیک، حمایت و پوشش بینالمللی، آموزشهای بهروز، نخبهگزینی و ده ها مولفه قابل تحسین مشابه نشات گرفته باشد، از پستان تساهل، سهلانگاری، بیمبالاتی و آموزشندیدگی رقیبان و دشمنانش تغذیه میکند. در واقع بیش از هر چیز این ضعف آموزشی یا رفتار حرفهای حریف است که دست موساد را برای کشف و ضربه گشاده کرده است.
حسب آنچه این چند ساله از مطالعه الگوی رفتاری موساد میفهمم، کمینگاه موساد و اسرائیلی ها چیزی نیست جز روتینها و رویههای کلاسیک و نسبتا ثابت، سیستمهای گسترده و شبکههای هرمی رقیب، نبرد متقارن اطلاعاتی رقیب، تصدیگری افراد خام و غیرحرفه ای و گاه سوءاستفاده از ضعفهای خاص مالی یا اخلاقی افراد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.